نتایج جستجو برای عبارت :

آن قدر سنگدل نیستم که مهربان باشم

دانلود آهنگ جدید میثم ابراهیمی به نام سنگدل
Meysam Ebrahimi - Sangdel
تنظیم : مسعود جهانی ؛ ترانه سرا : مهدی دارابی ؛ گیتار : کیان دارات
+ متن ترانه سنگدل از میثم ابراهیمی
این حالی که دارم تو ساختی واسم / این کاره نبودم تو دادی یادم
که عاشقت باشم دلمو ببازم / بیشتر از جونم تورو میخواستم

ادامه مطلب
  دانلود آهنگ میثم ابراهیمی – سنگدل

Download New Music Meisam Ebrahimi – Sangdel

 



 

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

متن آهنگ میثم ابراهیمی با نام سنگدل

 

هرجا میری باز خاطراتت پیش رومه
سنگدل به جایی رسیده که دیدن تو آرزومه



دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی – سنگدل

Download New Music Meisam Ebrahimi – Sangdel

 



 

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

متن آهنگ میثم ابراهیمی با نام سنگدل

 

هرجا میری باز خاطراتت پیش رومه
سنگدل به جایی رسیده که دیدن تو آرزومه

دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
از صبح که بیدار شدم از خواب یه بیت شعر فاضل ورد زبونمه ‌‌‌...
سنگدل من دوستت دارم فراموشم نکن
بر‌مزارم‌این غبار از سنگ هم سنگین تر است
....
سکه‌ی این مهر از خورشید هم زرین‌تر است
خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین‌تر است
رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت:
می‌روی اما بدان، دریا ز من پایین‌تر است
ما چنان آیینه‌ها بودیم، رو در رو ولی
امشب این آیینه از آن آینه غمگین‌تر است
گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرینتر
دانلود آهنگ میثم ابراهیمی – سنگدل

Download New Music Meisam Ebrahimi – Sangdel
  


 

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

دانلود آهنگ میثم ابراهیمی سنگدل

متن آهنگ میثم ابراهیمی با نام سنگدل

 

هرجا میری باز خاطراتت پیش رومه
سنگدل به جایی رسیده که دیدن تو آرزومه
دانلود آهنگ - ( کیفیت خوب 128 )
مرد ثروتمندی بود که با وجود مال فراوان، بسیار نامهربان و خسیس بود. بر عکس، زنش بسیار مهربان و خوش قلب بود و همه او را دوست داشتند. زن با خود می اندیشید: « خداوند این مرد را به من داده است، حتی اگر به او علاقه نداشته باشم، باز باید به او مهر بورزم!» بنابراین با وی رفتار خوبی داشت.
ادامه مطلب
Download New Music Meysam Ebrahimi Called Sangdel
دانلود ترانه سنگدل جدیدترین موسیقی میثم ابراهیمی با کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ از تهران دانلود
شعر و ملودی : مهدی دارابی   تنظیم : مسعود جهانی

متن آهنگ سنگدل میثم ابراهیمی
این حالی که دارم تو ساختی واسم این کاره نبودم تو دادی یادمکه عاشقت باشم دلمو ببازم بیشتر از جونم تورو میخواستمچیت بود که رفتی بگو بهم آخه دلت از چی میترسیدبه خودم میگم همش چم بود آخه من دستای کی نمیذاشت که مال من شیکی بد بود من یا تو ؟ کی با جون و دل میخ
اولین پستم با عنوان آبنبات چوبی خدا بود، با کلی حس و حال قشنگ نوشتمش! هیچوقت فکر نمیکردم با نباتِ خدا تا این اندازه بزرگ شوم، من از نبات خیلی چیزها یاد گرفتم، یاد گرفتم دیگران را همانطور که هستند بپذیرم، برایشان آرزوهای خوب و قشنگ کنم، دوستشان بدارم و به آن ها عشق بورزم، نبات به من یاد داد، تحت هر شرایطی صبور و مهربان باشم، بابت روزهای قشنگم سپاسگزار باشم و در روزهای سختم امیدوار! ممنونم نبات، بابت تمام روزهای قشنگی که در کنارت گذراندم :)
راس
یک خانم بازیگری با استناد به فیلم آزار و قتل فجیع یک توله خرس نوشته بود که ما ایرانی ها سنگدل و بی رحم و فاقد فرهنگ و وجدان و خشن هستیم و ...
دو سه روزی است فیلمی منتشر شده از مردی روستایی که هر روز شاهد حضور یک توله خرس در باغ خود است که از درختها بالا رفته و میوه میخورد و ... اما مرد روستایی کاری به کارش نداشته و در قبال ضرری که به درختان باغش میرسد صبوری به خرج داده است.
ندیدم کسی بنویسد ما ایرانی ها مردمانی دلرحم و مهربان و با فرهنگ و فهیم هستیم و
متن آهنگ کودتا
دنیارو مبهوت میکنم وقتی سکوت میکنم از انقلاب عاشقی
دارم سقوط میکنم …
یکی میگه عاشقت باشم عاشقت باشم باشم و باشم و باشم و باشم
یکی میگه با تو بد باشم سرد و تنهام باشم باشم و باشم و باشم و باشم
کودتا کن نگاه کن مرا نازنین رفتنت عاشقت را زند بر زمین
کودتا کن صدا کن مرا بهترین رفتنت عمر من را گرفته ببین
منبع : رز موزیک
Care Bears Movie II: A New Generation 1988,WEB-DL,خرس های مهربان,خرس های مهربان 2,دانلود Care Bears Movie II 1988,دانلود انیمیشن خرس های مهربان Care Bears Movie II: A New Generation 1988,دانلود انیمیشن خرس های مهربون قسمت 2,دانلود خرسهای مهربون,دانلود زیرنویس فارسی Care Bears Movie II: A New Generation 1988,دانلود مستقیم انیمیشن Care Bears Movie II,زبان اصلی,قسمت دوم انیمیشن خرس های مهربان,کارتون خرس های مهربان,کارتون قدیمی,ماجراجویی,
ادامه مطلب
کاش باشم ناله ای، تا گل بدن گوشم کند.
کاش باشم پیرهن، از شوق آغوشم کند.
کاش گردم شمع و سوزم در سر بالین او،
بهر خواب ناز خود ناچار خاموشم کند.
کاش باشم حلق های در بند زلفان نگار،
هر زمان از زدف مشکینی سیه پوشم کند.
کاش باشم جوی آبی در زمین خاطرش،
بهر رفع تشنگی شادم، اگر نوشم کند.
کاش باشم ساقی بزم وصال آن نگار،
تا ز جام وصل خود یک عمر مدهوشم کند.
کاش باشم شعر تر، جوید مرا از دفتری
، هر گه از یاد و هشش یک دم فراموشم کند.
یک  از مهم ترین لازمه تحقق رویاها و پیوستن به آرزوهایمان این است  که پول در جیبمان داشته باشیم و برای داشتن ثروت بی‌حدوحصر، باید بدانیم که چگونه می‌توانیم راه های مهربان بودن با پول را دریابیم و چطور درآمدمان را خرج کنیم و همچنین مهارت‌های لازم برای انجام شغل را داشته باشیم.
 
در این مقاله نکاتی را مطرح می‌کنیم که نشان می‌دهد چطور با پول مهربان باشیم.لازمه تعبیر رویاها و به حقیقت پیوستن آرزوها این است که پول در جیبمان داشته باشیم و برای
دیار حافظ
 چرا نه در پی عزم دیار خود باشم چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی‌تابم به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز محرمان سراپرده وصال شوم ز بندگان خداوندگار خود باشم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی که روز واقعه پیش نگار خود باشم
ز دست بخت گران خواب و کار بی‌سامان گرم بود گله‌ای رازدار خود باشم
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
م
یعنی میشه روزی بیاد که من موسسه خودمو زده باشم؟
روزایی که همش در سفر باشم؟
کتابمو چاپ کرده باشم؟
ساز موردعلاقم رو یادگرفته باشم؟
رو پشت بوم خونم یه تلسکوپ خیلی گنده داشته باشم و تور ستاره گردی برگزار کنم؟
تو آزمایشگاه خودم رو کیسای مختلف تحقیق انجام بدم؟
روزایی که هدفام رو زندگی کنم؟
BluRay,The Care Bears Movie 1985,WEB-DL,خرس های مهربان,دانلود The Care Bears Movie 1985 720p,دانلود انیمیشن The Care Bears Movie 1985,دانلود انیمیشن The Care Bears با کیفیت 1080p,دانلود انیمیشن خرس های مهربان The Care Bears Movie 1985,دانلود خرسهای مهربون,دانلود زیرنویس فارسی,دانلود کارتون خرس های مهربان,دانلود مستقیم انیمیشن The Care Bears Movie 1985,
ادامه مطلب
چند شب پیش فاطمه زنگ زد.
فاطمه همیشه بی اغراق برای من فرشته ی نجات بوده است، چه آن موقع ها که مدرسه میرفتیم و هرروز بعد از برگشتن از مدرسه بهم زنگ میزدیم و تک تک اتفاق های زندگیمان را برای هم تعریف میکردیم، چه زمانی که از هم دور شدیم و هیچ چیز از دوستیمان کم نشد.
فاطمه همیشه برای من اولین گزینه ست، برای حرف زدن، چون گوش است... میشنود... دل میسوزاند.. راهنمایی میکند و درنهایت یادآوری میکند که تو خیلی بهتر از چیزی که فکر میکنی هستی و لایق بهترین ها...
در این مدت کمتر درباره مانیفست هنرنامه و رنگ آسمانش و شاه شاهانش صحبت کردم چرا که حرف اول هنرنامه این بود که نگذاریم لطافت برگ گل زیر انگشتان تشریح بپژمرد اما خود همین مسأله کمی نیاز به تشریح دارد:
نقد تربیت مبتنی بر نازپرودگی یکی از اصول طبیعت گرایی است و برای شروع خوب است بیان این مطلب را داشته باشیم از دیدگاه روسو جان به زبان استاد شهید:
 
  متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما اس
من چلچراغ خانه‌ی پیراهنت باشمروزی کنارت همدمت عشقت زنت باشم
ای وای فکرش را بکن بین همه خوبانآخر ببینی من فقط وصل تنت باشم
شب‌های سرد زندگی حتی اگر آیدمن همدم دردت چراغ روشنت باشم
می‌خواهم اینجا باشی و هرشب کنار تودر حال عشق و مستی و بوسیدنت باشم
من آرزویم بود جای شانه‌ات بودمیا اینکه جای دکمه‌ی پیراهنت باشم
ای کاش من حس لطیف شعر تو بودمیا کاش می‌شد بوسه‌ای بر گردنت باشم 
چیز زیادی از حضور تو نمی‌خواهممن قانعم باشی و غرق دیدنت باشم
با ا
گاهی آن‌قدر اسمت را توی ذهنم با ریتم‌های مختلف می‌خوانم که لیریکسِ آهنگ‌ها را هم از یاد می‌برم و جای کلماتشان اسمِ تو را می‌گذارم. از دست خودم خسته می‌شوم، انگار خراب شده باشم که هیچ‌وقت درست نمی‌شوم. یادم نمی‌آید چرا دوستت دارم. فقط اجازه‌ی خراب کردنِ همه فرصت‌ها پشتِ نام تو را تمدید می‌کنم. یادم نمی‌آید که در تو، برای خودم چیزی جز میلِ ویران‌گرِ تحقیر پیدا کرده باشم ؛ از بس که تلاش کرده‌ام نامهربانی‌هات را جلوی چشمم بیاورم تا لا
یادم باشد که زیبایی‌های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی‌های بزرگ باشند.
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند، نه آن گونه که می‌خواهم باشند.
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم، که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی‌تواند مرا با خود آشتی دهد.
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم، چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی‌تواند با دیگران مهربان باشد.
عمری با حسرت و اندوه زیستن نه برای خود فایده‌ای د
بالا بلند عشوه گر نقش باز من 
کوتاه کرد قصه زهد دراز من دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علمبا من چه کرد دیده ی معشوقه باز من
می ترسم از خرابی ایمان که می برد 
محراب ابروی تو حضور نماز من 
 مست است یار و یاد حریفان نمی کند
ذکرش به خیر ساقی مسکین نواز من 
یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن 
گردد شمامه کرمش کار ساز من 
بر خود چو شمع خنده کنان گریه می کنم 
تا با تو سنگدل چه کند سوز و ساز من
حافظ رحمه الله
بسم الله الرحمن الرحیم ./
۲۶ سال از خدا عمر گرفتم ولی هیچوقت به اندازه ی امسال دلم نخواسته بود که حضرت پیامبر رو کنار دلم داشته باشم ! پیامبری که هر وقت هر جا اسمشون اومد صفت « مهربان » هم از خاطرم گذشت ! راستی که امام زمان (عج) هم نام پیامبرن و شبیه ترین به پیامبر ! چقدر جاشون خالیه این روزا ، تو این جامعه ی گرگ و بره ... تو این همه نابرابری و نابرادری ... اللهم عجل لولیک الفرج ...اومده بودم حاجت دلمو از پیامبر مهربونی بگیرم اونم بعد ۲۶ سال که دست گدای
نیم ست گردنبند و گوشواره فرشته مهربان

درخشش طلایی تنها با 39 تومان ست گردنبند➕گوشواره فرشته مهربان فلز لعاب آب طلاپرداخت درب منزلخریدآسانبرای ثبت سفارش و یا کسب اطلاعات بیشتر کد 1143048 را به سامانه  100081 پیامک کنیدلینک خرید
http://dysh.ir/bwvm0

ادامه مطلب
دوست دارم
که بروم
از همه جا
از این شهر تنگ
از این دنیا
از کنار این ادمها که کنارم نیستند
وقتی فکر میکنم
تمام این آدما دوستانم هستند
میفهمم که من چقدر بدبختم
که دوستانم نمفهمندم
که مهم نیست خوشی ام
غمم
دلتنگیم
نزدیکی یا دوری ام
تنهایی ام
مهم نیست که چه حالیم
براشون این مهمه که موقعی که ناراحتن 
یا یه چیزیشونه
پیششون باشم
که اگه نباشم میشم بی وفا
مییشم سنگدل
میشم اون چیزی که نیستم
اما اینا
دیگه مهم نیست
من دیگر خسته ام
می خواهم بروم
این رفتن بوی
در خاله بازی خواستی تا شوهرت باشمدر عین کودک بودنم نان آورت باشمهر جا که می خواهی بخوابی با عروسکهاتبا آن تفنگ چوبی ام دور و برت باشموقتی که سیب از شاخه ی همسایه می چینییک رشته کوه مطمئن پشت سرت باشمآنروزها می خواستم تا خواهرم باشییا من پسر باشم شما هم مادرم باشیتا آخر بازی سرم بر دامنت باشدچشمم به تصویر گل پیراهنت باشد
ادامه مطلب
دوست دارم
که بروم
از همه جا
از این شهر تنگ
از این دنیا
از کنار این ادمها که کنارم نیستند
وقتی فکر میکنم
تمام این آدما دوستانم هستند
میفهمم که من چقدر بدبختم
که دوستانم نمفهمندم
که مهم نیست خوشی ام
غمم
دلتنگیم
نزدیکی یا دوری ام
تنهایی ام
مهم نیست که چه حالیم
براشون این مهمه که موقعی که ناراحتن 
یا یه چیزیشونه
پیششون باشم
که اگه نباشم میشم بی وفا
مییشم سنگدل
میشم اون چیزی که نیستم
اما اینا
دیگه مهم نیست
من دیگر خسته ام
می خواهم بروم
این رفتن بوی
اینکه آدم از عشق به نفرت برسه قشنگ نیست ولی بهتر از عشق بی فرجامه. راضیم از حس نفرت توی وجودم. 
+ اومدم یه کتابخونه جدید :) 
فردا بعد از کلی روز بچه ها رو میبینم. باید به اعصابم مسلط باشم. نباید بدرفتار باشم. باید صبور باشم. باید باعرضه باشم.
امروز مهربان باشمهربان که باشیسعادت و خوشبختی از سمت قلب تو طلوع خواهد کردو روز ، مگر چیست؟جز لبخند مهربانت...! 
مهرزمان آروزی لبخند همیشگی برای شما داره ما هر روز به عزیزی که سفارش مهرفوری میده یا هرمهری حالا مهرلیزری باشه مهرژلاتینی باشه سعی میکنیم با دل خوش و خوشحالی مشرف بشن و این خیلی زیباست برای ما
گاهی می ایستم و به زندگیم نگاه می کنم. به چیزهای که دارم اول فکر می کنم و بعد به نداشته های که دوست دارم داشته باشم. آیا مسیری که الان هستم مرا به آنها خواهد رساند؟ اگر نبود به این فکر می کنم کجای کارم می لنگد. آنگاه که می یابمش شروع به برطرف کردنش می کنم. داخل رابطه با دیگران سعی می کنم چیزی که نیستم، نگویم. حتی اگر انسانی خوبی باشم. نمی گویم: هستم و می گویم: سعی می کنم آدمی خوبی باشم. چند وقت پیش با مادر محدثه حرف می زدم و می گفت؛ بنظرم آدم خوبی هست
به نام خدایی که می‌دانم مهربان است اما باز مقاومت می‌کنم و می‌گویم: نکند مرا گم کرده باشد. نکند بین اییییینهمه بنده‌ی جور و ‌واجور و‌ جور و ناجور من عنصر کمیاب باشم و کمتر به چشمش بیایم. بعد فاصله بین انگشتانم را گاز می‌گیرم که خل شده ای دختر؟ پاک انگار زده به سرت؟ تنهایی مزمنِ این روزها خوب کار دستت داده... رسمأ کافر شده ای، مبارک است.
ادامه مطلب
گاهی فکر می‌کنیم باید برای مهربان بودن کارهای خارق العاده و یا بزرگی انجام دهیم و یا اینکه دیگران باید کارهای خیلی مهمی برای ما انجام دهند تا معنای مهربانی داشته باشد! این دیدگاه خیلی خیلی آسیب زننده است و اثرات خوبی ندارد.
به هم مهربان باشیم، هیچ کس از آخرین خداحافظی باخبر نیست…
مهر و مهربانی ساده است خیلی ساده.
یک لبخند ساده، یک سلام پرانرژی، یک پیام و احوال پرسی ساده حتی در تلگرام، بوسیدن روی ماه پدر و مادری رنج دیده، کلامی دلگرم کننده،
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشندیادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشندیادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرمکه من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهدیادم باشد که خودم با خودم مهربان باشمچرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *عمری با حسرت و انده زیستن نه برای خو
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده مهربان منی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * مهربان منی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , حجت اشرف زاده باشید.
دانلود آهنگ حجت اشرف زاده به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Hojat Ashrafzadeh called Mehrabane Mani With online playback , text and the best quality in mediac
متن آهنگ مهربان منی حجت اشرف زاده
جادوی دلفریب بالا بلندم زیبای بی نظیر خوشگل پسندمشاهکار دلنشین شیرین زبانم نازت نشسته بر دل دردانه ج
میتونستم بهترین باشم.
میتونستم،شاید میتونستم.
 
هیچ وقت نخواستم شبیه کسی دیگه باشم
اما خواستم شبیه کس دیگه ای "خوب" باشم
نشد "خوبِ خودم" باشم
 
تونستم بهترین باشم اما نه اون بهترینی که خودم میخواستم..
بهترینی که اونها میخواستن
و این یعنی هنوزم دورم
از خودم،
از خوب خودم،
و از هر چیزی که تا الان براش دست و پا میزدم
 
 
 
کتاب پرستوی مهربان نویسنده: سیده معصومه موسوی انتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)
کتاب پرستوی مهربان : بیان فلسفه غیبت امام زمان با مثالی شیرین
 
کتاب پرستوی مهرباننویسنده: سیده معصومه موسویانتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)
معرفی:
شاید چندین بار از جانب کودکانمان با این سوال مواجه شده باشیم که چرا امام زمان بین ما نیست؟ و شاید خیلی از ما درمانده ایم در دادن پاسخ در فهم کودکمان.نویسنده این کتاب در قالب یک داستان کودکانه با شخصی
به رسم صبر باید مرد آهش را نگه دارد
اگر مرد است بغض گاه گاهش را نگه دارد
پریشان است گیسویی در این باد و پریشان تر
مسلمانی که می خواهد نگاهش را نگه دارد
عصای دست من عشق است، عقل سنگدل بگذار
که این دیوانه تنها تکیه گاهش را نگه دارد
به روی صورتم گیسوی اون مهمان شد و گفتم
خدا دل بستگان رو سیاهش را نگه دارد
دلم را چشم هایش تیر باران کرد، تسلیمم
بگویید آن کمان ابرو سپاهش را نگه دارد
 
#سجاد_سامانی
فکرم اشتباه بود و برنامه ریزی ام درست. 
فکرم اشتباه بود که فکر میکردم اگر بعد از هفت ماه ببینمش حداقل میتوانم در حد حفظ ظاهر مهربان باشم. عقرب ها بسیار کینه ای و نابخشا هستند!
برنامه ریزی ام درست اما. کارهایم را جوری چیدم که وقتی بیرون نشسته اند کف اتاق را دستمال بکشم و بعد از ناهار هم بروم حمام. 
بعد هم به بهانه خیس بودن موهایم سعی میکنم از گردش اجتناب کنم
فکرم اشتباه بود و برنامه ریزی ام درست. 
فکرم اشتباه بود که فکر میکردم اگر بعد از هفت ماه ببینمش حداقل میتوانم در حد حفظ ظاهر مهربان باشم. عقرب ها بسیار کینه ای و نابخشا هستند!
برنامه ریزی ام درست اما. کارهایم را جوری چیدم که وقتی بیرون نشسته اند کف اتاق را دستمال بکشم و بعد از ناهار هم بروم حمام. 
بعد هم به بهانه خیس بودن موهایم سعی میکنم از گردش اجتناب کنم
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
 
 
 
ادامه مطلب
دلت ویلا می خواهد کنار دریا می خواهد، دلت ماشین شاسی بلند می خواهد، سفر خارج، انگشتری با جواهر چند قیراطی می خواهد، دلت دانشگاه فلان، کار آن چنان، خانه بهمان می خواهد، دلت می خواهد وقتی از مدرسه به خانه رسیده ای مامان خانمت غذای مورد علاقه ات را پخته باشد، دلت کوله گلگلی می خواهد، یا بند کفشی می خواهد که بتوانی با رنگ روسری یا دکمه لباست ست کنی، دلت خوابی شیرین می خواهد، دلت کمی آرامش، یا تا همیشه سلامتی می خواهد، اصلا دلت چیزهای خیلی خیل
در خاله بازی خواستی تا شوهرت باشمدر عین کودک بودنم نان آورت باشمهر جا که می خواهی بخوابی با عروسکهاتبا آن تفنگ چوبی ام دور و برت باشموقتی که سیب از شاخه ی همسایه می چینییک رشته کوه مطمئن پشت سرت باشمآنروزها می خواستم تا خواهرم باشییا من پسر باشم شما هم مادرم باشیتا آخر بازی سرم بر دامنت باشدچشمم به تصویر گل پیراهنت باشد…
ادامه مطلب
هر وقت عزیزی از دنیا می رود با خود می گویم مهربان تر باشم و روابط بین آدمها چه ریزه کاری هایی دارد.بی تفاوت نسبت به هم نباشیم.اما افسوس که چون آهن گداخته که از کوره بیرون بیاید به نسیمی فسرده می شویم و انسان قطعا فراموشکار است.
ما میوه های درختیم. اندک تعدادی به مصائب طوفان و باران و تگرگ کال از شاخه کنده می شوند.بیشتر میوه ها اما بیش از حد رسیده و به شاخه می مانند. خوش به حال آنان که گاه شیرینی و نوبرانگی چیده می شوند.
‌بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ.. به نام الله که مهربان و مهربان تر (و مهربان ترین) است.‌وَ الشَّمسِ وَ ضُحاها.. قسم به خورشید.. قسم به حسین (ع) هنگامی که به اوج درخششش رسید. وَ القَمَرِ إِذا تَلاها.. قسم به قمر.. به ابالفضل (ع) که پشتش درآمد. وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها.. و روز عاشورا، که ذات همه را آشکار کرد. وَ اللَّیلِ إِذا یَغشاها.. و شام غریبان، تاریکی در غربت. وَ السَّماءِ وَ ما بَناها.. و آسمان و خدای آسمان. وَ الأَرضِ وَ ما طَحاها.. و زم
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده و مهربان خداوند گل های رنگا و رنگخداوند پروانه های قشنگ خداوند ماه و خداوند آبآفرینندگارِ نور و آفتاب خداوند دریا و باد و بارانخداوند بخشنده ی مهربان خداوندی که از همه برتر استکه او اولین بوده و آخر است خدایا به ما مهربانی بدهدلی بزرگ و آسمانی بده دلی صاف باشد و زلال تر از آبدلی پر نور باشد و گرم چون آفتاب
 
 سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
سلام . 
گفتی هر از گاهی جویای احوالت باشم . مگر می شود عشق به خواسته اش نرسد . سرک کشیدم و از پشت پنجره تو را دیدم ، سراسر لبخند بودی . از تو چه پنهان حال من بد نیست  و ملالی نیست جز دور بودن از چشم های مهربان تو . 
اینکه نفس می کشی به شوق زیستن  ،یعنی که من زنده ام . همین کافی ست .
هر گوشه ی این جهان ،طراوت و سرسبزی بهار را می بینم ، در خیالم به چشم های تو بوسه می زنم.  
دیگر عرضی نیست جز  اینکه ،صدای خنده های تو ،موسیقی لحظات من است  پس لطفا همیشه بخ
((به نام خداوند مهربان))
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای!  تو مهربان ترین پدری! 
----------------------------------------------------
----------------------------------------------------
 
 دریافتحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه زیبای صبح امید 

 
دلم میخواهد با تمامِ وجود زندگی را نفس بکشم، دلم میخواهد با بند بند وجودم زندگی را به آغوش بگیرم،زندگی یک فرصت فوق العاده است که دلم میخواهد لحظه به لحظه اش را به زیبایی نقاشی کنم،خدای مهربان به من فرصت نفس کشیدن بخشیده است، خدای مهربان و با عظمتم به من فرصت بودن داده است، دلم میخواهد زیبا زندگی کنم... با خیال آسوده و آرام :) 
من های زیادی در من زندگی میکنند!
منِ عجول همیشه همراهِ منِ غرغرو سعی میکنند پرچم را بالا نگه دارند اما کور خوانده اند! منِ مدیر در همه حال در حالِ رصد کردن و مچ گیری است!البته که منِ مدیر تنها نیست و یارغارش،منِ سرزنشگر در این امر خطیر همراهی اش میکند!
منِ مهربان همیشه در حال آماده باش برای مقابله با منِ بدجنس است!بعد از کمی فکرهایی از جنس سنگدلی سریعا با چوب جادویی پری قصه ها سر میرسد و رشته تمامِ فکرهای بدجنس را پنبه میکند.البته که منِ مهربان
تمامی پدر و مادرها دوست دارند که فرزندی
مهربان داشته باشند و ترجیح می دهند زمانی که از سر کار بر می گردند
فرزندشان در کنار آن ها باشد و با آن ها مهربانی کند. اما برخی از کودکان
در بیان احساساتشان موفق نیستند و آن را بیان نمی کنند. از علت های این
مشکل می توان به مشکلات عاطفی آن ها و کمبود عاطفه اشاره کرد. اگر فرزندتان
احساسات خود را بروز نمی دهد، باید ابتدا مشکل او را دریابید تا بتوانید
به شیوه ای صحیح به فرزند خود کمک کنید. اگر به فرزندتان عش
می خوام یه غنچه باشم میون باغچه باشم
برگامو هی وابکنم،ببندم،وقتی که آفتاب می تابه بخندم
برم به مهمونی شاپرک ها،
قصه بگم برای کفشدوزک ها
(غنچه اسیر خاکه منتظرآفتابه وقتی که تشنه باشه،توآرزوی آبه)
 
می خوام یه ماهی باشم توآب آبی باشم
پیرهن سرخ پولکی بپوشم،ازآب پاک چشمه ها بنوشم
باله هامو،وابکنم ،ببندم شناکنم شادی کنم بخندم
(ماهی فقط توآبه،توحوض ورود ودریاست شایدکه ازصبح تاشب توفکردشت وصحراست)
 
می خوام یه بره باشم میون گلّه باشم
همیشه باشم
برای امسالم باید چندتا هدف‌گذاری داشته باشم؛ 
حداقل ۲۰ تا کتاب بخونم ~ در زمینه اخلاق و رمان حداقل ۳۰ درصد باشه.
در مکالمه انگلیسی و دایره‌ی لغات پیشرفت محسوسی داشته باشم.
آلمانی هم بتونم مکالمات ساده داشته باشم. ~ اولویت نیست.
حداقل یدونه سیستماتیک ریویو و یا دوتا ارجینال آرتیکل مشارکت داشته باشم.
کاهش مصرف گوشت
~ اگه بتونم تمرین ریاضی و نوروساینس
واژه هایی که هجای میانی"وو"دارند، مانند: طاووس، کاووس، چاووش، سیاووش، داوود و...با دو واو نوشته می شوند. به جز در دو مورد:1_هنگامی که تبعیت از رسم الخط قرآنی مد نظر باشد مانند:داود2_هنگامی که نام شخص در شناسنامه با یک "واو" آمده باشد." سودابه زنی...سنگدل و غدار است و سیاووش را می خواهد، تنها برای اینکه از جوانی رعنایی او برخوردار شود." (ندوشن:جام جهان بین92)فرهنگ درست نویسی سخنمنبع
https://t.me/qande_parsi/116
سلام مهربان ترین
کاش بودی
کاش تو این روزهای سخت زندگی و جامعه بودید. . 
میومدیم دستی به سرمون میکشیدید آدم میشدیم.... 
اللهم انا نشکو الیک.... 
چرا نباید پیامبری داشته باشیم، مهربان ترین، من خیلی کم دارمت تو زندگیم
ایمانم لنگ میزنه
تا میام تصمیم بگیرم ادم شم شیطان از زمین و زمان میاد و جلو راهم سبز میشه
منم بی تقوا
خلاصه از شما که پنهون نیت بدجدر کم اوردیم
خودت کاری کن
خودت هدایت کن
میشه یه مدت از خدا بخواین به من آرامش بده لطفا! 
 
این حالی که دارم تو ساختی واسم
این کاره نبودم تو دادی یادم که عاشقت باشم دلمو ببازم
بیشتر از جونم تورو میخواستم
چیت بود که رفتی ؟!
بگو بهم آخه دلت از چی میترسید
به خودم میگم همش چم بود آخه من ؟!
دستای کی نمیذاشت که مال من شی ؟
کی بد بود من یا تو ؟
کی با جون و دل میخواست چشماتو ؟
کی به عشقت راهی دریا شد ؟
کی بعد رفتن تو تنها شد ؟
کی بد بود من یا تو ؟
کی با جون و دل میخواست چشماتو ؟
کی به عشقت راهی دریا شد ؟
کی بعد رفتن تو تنها شد ؟
هرجا میری باز خاطراتت پ
به نام خداوند مهربان
 
((من و علی (ع) پدران این امت هستیم.))
این حدیث را
از پیام آور مهربانی ها (ص) ،
در کتابی خواندم...
 چیزی در قلبم تکان خورد؛
و مرا یاد تو انداخت!
تو هم مهربان پدر زمانه ی ما هستی...
مگر جز این است؟!
که تو صاحب این زمانه ای! تو مهربان ترین پدری! 
دریافت فایلحجم: 3.92 مگابایتتوضیحات: ترانه ی زیبای صبح امید

 
یک اثر اقتباسی خوب به کارگردانی استیون اسپیلبرگ.
غول بزرگ بسیار بسیار مهربان را ببینید اگر دنیاهای خیالی و فانتزی را دوست دارید.
چهره ی غول بزرگ مهربان یک چیزی دارد؛ یک چیزی که نمی توانم توصیفش کنم؛ شاید هاله ای از مهربانی دور چهره اش را فرا گرفته؛ نمی دانم ولی برای دیدن حالات چهره اش هم که شده ببینیدش اگر تا به حال تماشایش نکرده اید!
+ فیلم، داستان دخترکی است یتیم به نام سوفی که با تنها غول بزرگی که مهربان است، آشنا می شود...
+ از نثر خودمانیما
مثلا دیگه از هیچ کس ننویسم و احساساتم رو خاک کنم و بی توجه بهشون باشم.
شاید یه نوعی از مبارزه باشه.مبارزه با هر چیزی!
یا مثلا دیگه با زبونم از پشت به دندون هام فشار نیارم
یا بیخیال باشم نسبت به درد توی استخون هام
یا اینکه کالباس توی ساندویچ هامو درنیارم!
یا بیشتر درگیر زندگی خودم بشم.غرق بشم توی خودم.
بیشتر دنیای خودمو دوست داشته باشم و بیشتر برای خودم باشم.
یا بیشتر برای "خودم" وقت بذارم این دفعه.
 
مامان من همیشه میگفتند :
آدم ها چی از دشمنی بدست آوردن که با دوستی نمیتونن بدست بیارن؟!
موافقین ؟!
     

+
با هم مهربان باشیم و رو به دوربینِ نگاه خداوند ، همگی  لبخند بزنیم و بگیم سیب :)

+
  
بعدا نوشت :
۱۳ نوامبر روز جهانی مهربانی بود .
من دیروز از خودم تعریف نباشه با وجودی که نمیدونستم روز مهربونی است 
خدا رو شکر از اول صبحش تا آخر شب مهربان بودم :)
این گوسفند نژاد مهربان را می توان به عنوان یکی از بهترین گوسفندانی دانست که نژادی ایرانی دارند. این گوسفندها به این دلیل نژادی خوبی معرفی می شوند که ویژگی ها و خصوصیت های منحصر به فردی دارند و برای پرورش به عنوان گوسفند گوشتی می تواند بهترین انتخاب باشد. این نژاد از گوسفند را می توان پرجمعیت ترین نژاد گوسفند ایرانی دانست.
گوسفند مهربان
گوسفند نژاد مهربان به دلیل آن که ویژگی های خاصی دارد می تواند برای پرورش و همین طور برای فروش گوشت یکی از ب
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
یا رحمان 
من یه آدم زود رنجم و آرام و البته خسته ... 
من یک فاطمه ی خسته م این روزا تا یک فاطمه ی خوشحال 
حالم از این روزا داره بهم میخوره اما مجبورم به اظهار خوب بودن ... 
من جایی باختم که فکرکردم دارم به آرزوهام میرسم ... 
من خیلی وقته صبر کردم و خسته شدم 
اما انگار باز هم باید صبور باشم 
و تنها تو خدای مهربان من از دل ها و رفتار ها و قصد های آگاهی 
و دلم فقط به بودن خودت گرم میشود از سردی این روزها 
موقعه ظرف شدن بهت گفتم پناه من فقط خودتی خدا 
و تا
این اسم و انتخاب کردم و فک کنم بار ها و بارها هم این اسم و انتخاب خواهم کرد«ماهی سیاه کوچولو» 
میخواستم مث اون باشم بجنگم، قوی باشم ، آرزو داشته باشم، شجاع باشم و به تلاشم ادامه بدم.
میخواستم از برگه بیام بیرون برم تا به اقیانوس برسم. 
ماهی سیاه کوچولو بهم بگو چرا شبیه تو نشدم؟ منم یه ماهی ام اما یه ماهی بیرون از آب داره ذره ذره جون میده
ماهی جون کاش بیای نجاتم بدی دستمو بگیری ببریم تا رودخونه تا دریا تا اقیانوس...
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِای تغییر دهنده دلها و دیده‏ ها * ای مدبر شب و روز * ای گرداننده سال و حالت ها * بگردان حال ما را به نیکوترین حال از خداوند برای همه عزیزانم آرزو می کنم. پروردگارا! مهربان ترین مهربانان آنگونه که زمین و زمان از نخوت زمستان، به تنگ آمده اند، در هیاهوی بهار اند. به دلهای پاک، طراوت و
روز معلم
معلمی شغل نیستمعلمی عشق است!معلم کسی نیست که به ساعت نگاه کند.معلم کسی نیست که به درآمد فکر کند.معلم کسی نیست که حساب سود و زیان کند.معلم کسی نیست که خودش رو با بقیهمقایسه کند.معلمی که خودش رو کمتر از دیگران ببیند حقارت یاد میدهد.معلم محتاط، ترس یاد میدهد.معلم  قانع ، فقر یاد میدهد.معلمی که عاشق نیست ، سنگدل  تربیت می کند.معلم شجاع ، شاگرد جسور تربیت می کند.معلم مهربان ، مهرورزی  می آموزد.معلم واقعی تبلور ثروت است.معلم واقعی تبلور نش
لعنتیعذاب وجدان دارم
خانوادم خسته شدن.
و من دلم نمیخواد برای اینکه خودم خوش باشم یا جایی باشم که دلم میخواد ، اونا به زحمت بیفتن
مادامی که لذت من در گرو اذیت شدن اوناست نمیخوامش
دو راه دارم.یا خودم کامل مسئولیتش رو بپذیرم.یا برم.
برکت رسدهمیشه دستان مهربان را/بخشیده برفقیران اوگنج بیکران را/امدادکن سراسربهریتیم هردم/این خصلت محبت بخشیده مومنان را/اجرزیاددارد احسان و بخشش ما/باید زخویش دیدن هرلحظه دیگران را/باغ بهشت گشته منزل زاهل ایمان/دربین خلق جاری کن گنج گفتمان را/آل نبی همیشه جود وسخا گرفتند/روح ولایت حق بخشیده شیعیان را/مهدی عنایت اوبرمحسنین رسیده/مملوزهر عدالت پرمیکندجهان را/
این شعر زیبا سروده مرحوم فریدون مشیری هست و من خیلی دوستش دارم، خوبه که گاهی به خودمون یادآور بشیم که این دنیا اونقدرام جدی نیست و میشه مهربون‌تر بود :) اینجوری خودمون هم آرامش بیشتری پیدا می‌کنم و زندگی راحت‌تر میشه.
یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم، بد نگویم به هوا، آب، زمینمهربان باشم، با مردم شهر و فراموش کنم، هر چه گذشتخانه‌ی دل، بتکانم از غم و به دستمالی از جنس گذشتبزدایم دیگر، تار کدورت، از دلمشت را باز کنم، تا که دستی گرددو به
سلام ای خاطرات کودکی ها
صدای داس  و آب و نان و بابا
تو را تابی نهایت دوست دارم
تو ای زیباترین میراث دنیا
تو یادم دادی پروانه باشم
برای بچه ها چون سایه باشم
مرا تا قله های عشق بردی
توگفتی با خدا همسایه باشم
تو ای با روح وجان من صمیمی
تو ای آموزگار. بهترینی
کنددر چهره ات گل آشیانه
کلید مشکلات سرزمینی
تو ای اموزگار سرزنده باشی
همیشه خرم و پاینده باشی
 
«مثل مادر مهربان»
پدیدآور: طیبه شامانی؛ ناشر سوره مهر؛ تعداد صفحات ۳۲کتاب مثل مادر مهربان اثر طیبه شامانی،  مجموعه‌ای از اشعار ویژه کودکان است که برای گروه سنی (ب) تهیه شده و ویژگی‌های یک اثر جذاب و خواندنی برای کودکان را دارد. شاعر توانمند و خوش ذوق توانسته در این اثر، اشعاری آموزنده را که در آنها موارد آموزشی به صورت غیرمستقیم مطرح شده، برای کودک بسراید.شاعر، مفاهیمی مانند کرامت انسانی، میهن‌دوستی، مهارت‌های زندگی، پایبندی به ارزش
بسم الله الرحمن الرحیمبه نام خدایی که به آدم قدرت انتخاب دادقدرت داد تا انتخاب کنه میخاد برنده باشه یا بازندهمن به خاطر آینده ی پسر و دخترم میخام بجنگم تا پیروز باشممن بخاطر شاد کردن همسرم میخام بجنگم تا پیروز باشممن انتخاب میکنم برنده باشم چون خدا برنده ها را دوست دارهمن میخام پیروز باشم پس با تمام قدرت میجنگممیجنگم و برنده میشمقدرتمند میشم و موفق میشمبخاطر سربلندی بچه هامبخاطر اینده سازی بچه هام باید برنده باشممن پیروز میشم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
آنچنان از رحمت خداوند میگویند که نتیجه کلامشان انکار جهنم و عذاب میشود....
آری خداوند بسیار مهربان است حتی از پدرو مادر مهربان‌تر
ولی آنکس که در رحمت و مهربانی و محبت خداوند آنقدر افراط میکند که عذاب را منکر میشودجواب قربانیان اسید را چه میدهد؟
انسانهایی که تا عمر دارند باید تاوان ظلم از  حیوانات پست تری را بدهند و ثانیه ها را با رنج و درد تحمل کنند...
براستی خداوند اگر با آنکس که اسید
جمعه هایادامام مهربان آرامش است/بندگی حق درآن نیمه شبان آرامش است/گریه واشک وتوسل میرودتا عرش رب/برولی حق توجه هرمکان آرامش است/زمزم هرگریه ای در ربنای بندگی است/دلبری ازبهر مهدی عاشقان آرامش است/او ولی حضرت حق افتخارخلقت است/وصل برمولای عالم باامان آرامش است/ندبه های صبح جمعه باکمیل مرتضی/هردعا ویادمهدی دوستان آرامش است/درنمازجمعه ها هم نام اوگل میکند/هردفاع ازولایت بی گمان آرامش است/خطبه هاداردبصیرت بهرمهدی باوران/لشکری سوی شکست دشمن
اسم رمان: رویای تاریکی
✏️نویسنده: مهدیس.ع
ژانر: #فانتزی #خون‌آشامی #عاشقانه #رازآلود #هیجانی
تعداد صفحات: 301 
خلاصه: 
زندگی بالا پایین‌های زیادی دارد. اما هیچکدام هیجانی‌تر از روبه‌رو شدن با یک خون‌آشام و عاشق شدنش نیست.
ملودی شهریاری (مانلی هانسن) دختر هفده ساله، شر و شیطان که متوجه می‌شود به فرزندخواندگی گرفته شده. طی اتفاقاتی به خانواده اصلی خودش می‌رسد. مانلی دختری‌ست پر از مشکلات و گذشته‌ای دردناک اما محکم، شجاع و مهربان. چند وقت ب
برایم عجیب است این حجم از بی معرفتی که در دنیایمان حاکم است،اما مگر مهم است وقتی رفیق با معرفتی به نام خدا بالای سرت ایستاده؟من این را فهمیده ام که چقدر حساب باز کردن روی آدم ها احمقانه است،روی حرف هایشان ،رفتارهایشان و حتی افکارشان...گفتم:خسته نشدی؟
گفت:از چی؟
گفتم:از این حجم از بدی بی پایان!
گفت:مگر مهم است!!!؟خودم خوب باشم کافیست!!!
یاد گرفتم خوب باشم حتی اگر بد باشند،کافیست بدانم،خوب بودن من می تواند بزرگترین تلنگر برای کسی باشد که مفهوم خو
یه همکار داشتیم خیلی حضورش احساس می شد..همیشه توی آبدارخونه یه قابلمه روی بار داشت و بقیه رو مهمون می کرد شده با دو تا سیب زمینی آب پز...نزدیک شب یلدا تخمه و آجیل می فروخت ...سیب زمینی و پیاز می فروخت...حضورش فعال بود
با حضور فعالش سر از کاری که عرف زیاد خوشش نمیاد در آورده بود! رفته بود و زن دوم گرفته بود...اما هر چی در می آورد یا خرج زن اول می کرد یا خرج زن دوم یا باجناغ یا برادر زن یا بچه باجناغ ..... خودشم که بچه دار نشده بود!  با تمام زحمتهایی که می ک
می‌بوسمت به خواب در حضور خیالی‌ات
نظر می‌کنم به تو، به هیبت جلالی‌ات
دوست دارم که شبی به رویا باز ببینمت
مگر به آن سربکشم ز لعل شرابی‌ات
مگر تو چه داشتی که چنین مبتلا شده‌ام
منِ سنگ دل به عشقِ اضطرابی‌ات؟
نازنین من، تو بگو چه چاره کند 
دل دچار من به قطحی و محالی‌ات؟
مهربان، قرارمان این نبود، تو جر زدی!
که عاشق من و تو باشی و بی‌خیالی‌ات!
تو خود ببین چه کرده‌ای که به کِلک من
غزل می‌تراود و اشک ز جایِ خالی‌ات
الهه نوراللهی
آرزوی من این است که دو روز طولانی در کنار تو باشم فارغ از پشیمانیآرزوی من این است یا شوی فراموشم یا که مثل غم هر شب گیرمت در آغوشمآرزوی من اینست که تو مثل یک سایه سرپناه من باشی لحظه تر گریهآرزوی من اینست نرم و عاشق و ساده همسفر شوی با من در سکوت یک جاده
آرزوی من این است هستی تو من باشم لحظه های هوشیاری مستی تو من باشمآرزوی من این است تو غزال من باشی تک ستاره روشن در خیال من باشیآرزوی من این است در شبی پر از رویا پیش ماه و تو باشم لحظه ای لب دریاآ
آغاز همکاری جناب آقای حسن عمرانی کارشناس ارشد مشاوره خانواده و مشاور رسمی آموزش و پرورش و کارشناس مشاوره اداره ناحیه یک شهرری /زوج درمانگر / اختلالات جنسی و تعارضات زناشویی / مشاوره ازدواج / مشاور طلاق و.... با کلینیک روان مهربان 
جهت رزرو و هماهنگی برای وقت مشاوره با ایشان با شماره تلفن 021 -55926039 تماس حاصل فرمایید .
بیزارم از همه چیز. واقعا بیزارم. این چه جهنمیه که داریم توش زندگی می‌کنیم؟ در ابعاد کوچیکتر بیزارم از جایی که هستم. که بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش به ولله. نباید جایی باشم که گه خاصشون من باشم. نباید جایی باشم که این همه بلاهت دورمو گرفته. خطرناکه اینجا، خطرناکه وقتی این توهمو بهم میده که خیلی خوبم. نیستم. 
وبلاگ باید یک سنسور داشته باشد و هنگام ورود ضربان قلب، فشار خون، سطح هورمون ها، ناقل های عصبی، دمای بدن را بسنجد و اگر در شرایط نرمال بودی اجازه ورود دهد. تا هروقت که احساس کردی قلبت تا چنددقیقه دیگر می ترکد، یا مغزت دارد آتش می گیرد، نتوانی احساسات آنی و گذرایت را share کنی. باید بتوانی یک وقت هایی که در اوج نیاز به حرف زدن بودی، زیپ دهانت را بکشی. باید یاد بگیری هروقت دلت بیش از اندازه ارتباط با آدم هارا خواست، به گوشه اتاقت بخزی، قهوه بنوشی، ک
 
یک انسان باید همیشه این مطلب را به خود یاد آوری کند که:من حیوان نیستمروح الهی در من دمیده شده استکار من خوردن و چریدن و لذت های حیوانی نیستمن در این حواس مادی محصور نیستمخداوند مرا لجام گسیخته نیافریده استاو مرا آفرید و نیروی حیوانی شدن و الهی شدن را درمن به امانت گذاشتمن باید صفات خدایی را در وجود خودم ظاهر کنمهمانطور که خداوند مهربان است من هم باید مهربان باشمهمانطور که خداوند بخشنده و بخشاینده است من هم باید اینگونه باشمباید دائما از خ
خب از اونجایی که میدونین من زندگی رو خیلی دوست دارم
و کاش بشه قبل مرگم کارایی که میخواستم همیشه انجام بدم رو انجام داده باشم
خب اینم لیست من
1. توی هر زمینه ای که حالا کنکور منو واردش میکنه تلاشمو کرده باشم و آدمی شم که به خودم افتخار کنم
( میخواد زبان باشه میخواد هنر باشه میخواد پیراپزشکی یا ... باشه )
2. مستقل شده باشم و خونه ای مطابق سلیقم و ماشین داشته باشم با یه سگ یا گربه خونگی
3. به زبان های انگلیسی و ( آلمانی یا فرانسوی ) و اسپانیایی تسلط داشت
سه شب است که نمی‌توانم درست و حسابی بخوابم. خوانده بودم که وقتی خوابت نمی‌برد، در خواب کس دیگری بیداری. یعنی رفته‌ای در خواب یک بنده‌خدایی.کابوس یا رویایش شده‌ای. 
سه شب است که کابوس یا رویای کسی شده‌ام. 
دلم می‌خواهد که این سه شب در خواب تو بیدار بوده‌ باشم. 
دقیق‌تر بگویم دلم می‌خواهد این سه شب را رویای تو بوده باشم. 
مثلا با یک لبخند در خوابت بر بالینت بیدار بوده‌ام و تو را نوازش می‌کرده‌ام. 
یا مثلا کنارت بیدار نشسته بوده‌ام و یک ق
انشا در مورد خداانشا درباره خدای مهربان 
سعی می کنم یادم بماند که همیشه و همه جا کارهایم را با نام خدا شروع کنم، وقتی نام خدا را قبل از شروع هر کاری می گویم احساس می کنم خداوند یارم شده و اینگونه کارهایم درست پیش می رود.
مادرم همیشه با خدا حرف می زند، او می گوید بهترین دوست ما خداست، او در وقت نماز در تاریکی شب و صبح های زود می گوید:”خدایا ما را ببخش”.
او هر روز صدها بار می گوید:”خدایا ما را ببخش.” وقتی فکر کردم فهمیدم با این همه نعمتی که خدا به
دلم برایت تنگ شده. نمی خواهی بیایی پایین و بغلم کنی؟ محکم و طولانی. فقط خودم و خودت. مثل همه روزها، همه ساعت ها و همه لحظه ها. مثل همین الان که دارم از تو می نویسم. نزدیک تر بیا. نزدیک از «نزدیک تر از رگ گردن». نزدی تر بیا ای مهربان تر از من به خودم. ای کسی که من را به خودم مهربان کردی. محکم تر بغلم کن.
 
پ.ن: گاهی تو را کنار خود احساس میکنم / اما چقدر دلخوشی خوابها کم است
(محمدعلی بهمنی)
بعد از مدت ها اومدم اینجا تا بگم خسته شدم از این رنج کثافتی که ناشی از فرار من از انسان بودنه.
من دیگه نمیخوام فیلسوف باشم؛نمیخوام خدا بشم.
دیگه نمیخوام بیشتر بدونم.هیچ چیز رو نمیخوام بیشتر بدونم.
من میخوام یک انسان ساده باشم.یک homo sapien.
میخوام حس کنم.میخوام هر آنچه که هستم رو ابراز کنم.
میخوام یک هنرمند باشم.
شاید خواننده،شاید یه بازیگر،شاید حتی نویسنده یا شاعر...
فقط دیگه نمیخوام از انسان بودنم،از محدودیت هام،از نیازهام فرار کنم.
دیگه نمیخوا
یه روز مسؤول فروش، منشی دفتر و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند. یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و غول چراغ ظاهر می شه. غول میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم…
منشی می پره جلو و میگه: اول من ، اول من!… من می خوام که توی باهاماس باشم، سوار یه قایق بادبانی شیک باشم و هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم … پوووف! منشی ناپدید می شه…


ادامه مطلب
بعد از مدت ها اومدم اینجا تا بگم خسته شدم از این رنج کثافتی که ناشی از فرار من از انسان بودنه.
من دیگه نمیخوام فیلسوف باشم؛نمیخوام خدا بشم.
دیگه نمیخوام بیشتر بدونم.هیچ چیز رو نمیخوام بیشتر بدونم.
من میخوام یک انسان ساده باشم.یک homo sapien.
میخوام حس کنم.میخوام هر آنچه که هستم رو ابراز کنم.
میخوام یک هنرمند باشم.
شاید خواننده،شاید یه بازیگر،شاید حتی نویسنده یا شاعر...
فقط دیگه نمیخوام از انسان بودنم،از محدودیت هام،از نیازهام فرار کنم.
دیگه نمیخوا
من شبیه کوهم  امّا از وسط تا خورده امتو تصوّر می کنی چوبِ خدا را خورده ام
 
 نه! خیال بد نکن، چوب خدا اینگونه نیستمن هرآنچه خورده ام از دست دنیا خورده ام
 
 ساده از من رد نشو ای سنگدل، قدری بایستمن همان « فرش ِ گران سنگم » ، فقط پا خورده ام
 
 قطره ام امّا هزاران رود ِ جاری در من استغرق در دلشوره ام انگار دریا خورده ام
 
 دائما در حال تغییرم ، بپرس از آینهبارها از دیدن تصویر خود جا خورده ام
پیش از آنکه واپسین نفس را بر آرمپیش از آنکه پرده فرو افتدپیش از پژمردن آخرین گلبر آنم که زندگی کنمبر آنم که عشق بورزمبرآنم که باشمدر این جهان ظلمانیدر این روزگار سرشار از فجایعدر این دنیای پر از کینهنزد کسانی که نیازمند منندکسانی که نیازمند ایشانمکسانی که ستایش‌انگیزندتا در یابمشگفتی کنمباز شناسمکه‌امکه می‌توانم باشمکه می‌خواهم باشم؟تا روزها بی‌ثمر نماندساعت‌ها جان یابدلحظه‌ها گران‌بار شودهنگامی که می‌خندمهنگامی که می‌گریمهن
دوست دارم انقدر پول داشته باشم که برم چندتا مغازه یه عالمه کاکائو با برندهای مختلف(شکلات نه ها) بخرم بدون هیچ دغدغه ای بدون اینکه نگران باشم پولش چند میشه یا باید صرفه جویی یا پس انداز کنمبدون اینکه اصلا ب این فکر کنم که چند میشه یه عالمه کاکائو داشته باشمو بشینم بخورم و از ترس تموم شدنش تو یخچال کنار نزارم
دوست دارم در جمع باشم.دوست دارم در تمام این جمع‌ها باشم.دوست دارم که دوست‌هایی داشته باشم و تنها نباشم.
تلاش می کنم.تلاش می کنم و باز هم تلاش می کنم.
در نهایت روزی موفق خواهم شد.روزی مثل این‌ها می شوم و در آن روز من تنها کسی خواهم بود که می‌دانم رنگم اینجا ناشناخته‌ست.
تو دلیل سجده ی فرشتگان بر آدم بودی ... تو مهربانی و عدالت را در خُلق عظیم خویش زنده کردی و دل ها را از عشق و رحمت حق آکندی. تو اما که رفتی سامری ها طوفان فتنه ساختند و بت های جهل و نفاق را به پا داشتند. منبر چوبین تو را تخت سلطنت، خانه محقرت را کاخ های مجلل و استر بی جهازت را مرکب های راحت و تیزرو کردند. امت واحد را تکه تکه کردند و به جان هم انداختند. مکتب توحید را آیین تکفیر و بذر قهر را به جای دانه های مهر نشانیدند ...
ای فرستاده رحمت و ای بابای مهربا
همیشه دوست داشتم از آن آدمهایی باشم که قلمبه سلمبه حرف می زنند  .‌از آنهایی که خوب بلدند شق و‌رق بایستند و نگاهشان نافذ باشد ...از بچگی دوست داشتم بلد باشم سوتی ندهم ، تپق نزنم و سخنرانی خیره کننده داشته باشم
اما نشد‌... نمی شود ... چون من برای نمک پرانی های جذاب و ساده بودنم به دنیا آمده ام
چون من ساده می پوشم و‌ ساده حرف میزنم وساده نگاه  میکنم ‌
چون رسم زندگی من ، سوتی دادن است !!
اما هر چه که باشم خودم هستم و لبخندم طبیعی است ..
خیلی وقت است که د
اسم رمان: رویای تاریکی
✏️نویسنده: مهدیس.ع
ژانر: #فانتزی #خون‌آشامی #عاشقانه #رازآلود #هیجانی
تعداد صفحات: 301 
خلاصه: 
زندگی بالا پایین‌های زیادی دارد. اما هیچکدام هیجانی‌تر از روبه‌رو شدن با یک خون‌آشام و عاشق شدنش نیست.
ملودی شهریاری (مانلی هانسن) دختر هفده ساله، شر و شیطان که متوجه می‌شود به فرزندخواندگی گرفته شده. طی اتفاقاتی به خانواده اصلی خودش می‌رسد. مانلی دختری‌ست پر از مشکلات و گذشته‌ای دردناک اما محکم، شجاع و مهربان. چند وقت ب
چندوقت پیش در وبلاگ محمدرضا شعبانعلی خوانده بودم که گفته بود بعد از مدتی بخش نظرات پست‌های قدیمی‌اش خود به خود بسته می‌شود که با اجبارِ پاسخ به نظرات، آن‌ها برایش یادآوری نشوند. می‌گفت احساس خیلی بدی به پست‌های قدیمی‌اش دارد.
من که بارها از پست‌های چندسال قبلِ او هم استفاده کرده‌ بودم، از خواندنِ این حرف‌ها بسیار تعجب کردم. اما به‌هرحال آدم در هر سطح شخصیت و وبلاگ‌نویسی‌ای که باشد، ناخودآگاه چنین وسواسی می‌گیرد. شدتش یکسان نیست؛ ی
یار مهربان ۲۹۵ | آشنای آسمان
 
 
 
 
یار مهربان ۲۹۴ | مسئولیت و سازندگی
 

 
 
یار مهربان ۲۹۲ | قدم عاشقی

 
 
 
 

 
 
یار مهربان۲۹۰ | سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد
 
 
یار مهربان ۲۸۸ | خوشه‌های خشم

 
یار مهربان ۲۸۶ | پدر، عشق و پسر

 
 

 
 
یار مهربان ۲۸۴ | باغ طوطی
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۸۲ | در کمین گل سرخ
 

 
 
 

 
 
یار مهربان ۱۸۰ | ظهور و سقوط سلطنت پهلوی
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۷۸ | اقیانوس مشرق
 

 
 

 
 
یار مهربان ۲۷۶ | به سپیدی یک رؤیا
دبستان فضه با کادر متخصص, متعهد و دلسوزش میزبان اولین سال تحصیلی توست و من و پدرت ازین بابت خرسندیم. خدارا شکر که دغدغه آموزش و پرورش در این مدرسه و کادر زحمتکش آن هست. 
تو این روزها با انرژی هستی و لبخندت وقتی از پله های دبستان پایین می آیی برایم خیلی شیرین است. دختر مهربان من، زیبایی ها همین روزها هستند. که دست در دست هم با اتوبوس دلخواه تو به خانه بر میگردیم. خوش ها همین حرف ها و تجربه های ساده ما در کنارهم است. لذت همین " میخواهم همیشه پیش هم ب
بسم الله الرحمن الرحیم
(1)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ببخشید علائم کرونا چیاس؟
+ بیشتر تنگی نفس، تب و سرفه
- ممنون خدافظ ( دور و برش هم یه صدای هر هر خنده ای بلند شد و قطع کرد)
+ من: |: همین؟ تموم شد؟ :)))

(2)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ببخشید من هر موقع وایتکس استفاده می کنم دچار تنگی نفس میشم
+ خب کمتر استفاده کنید
- باشه ممنونم. خدافظ
+ :|

(3)
+ سلام، دکتر مهربان هستم، چطوری می تونم کمکتون کنم؟
- ما یه مری
 
 
یه مدت از بیماری بابا که گذشت (هنوز برای بیماری اش و چرا او مبتلا شده) گریه می کردم تا یک روز به خودم آمدم و مادر را تماشا کردم که شب ندارد روز ندارد گریه هایم بیشتر شد. انگار ناتوانی ام دو برابر شده بود و من شخصی بودم که اندیشه و دستهایش برای کمک ناتوان و ضعیف بود. آرام آرام به خودم آمدم و یاد گرفتم حالا که مادر مراقب پدر است من هم باید مراقب مادر باشم. خواسته هایش را عملی کنم. کمک دستش باشم. گاهی برنامه ناهار و شام بیرونی داشته باشیم . گاهی پاس
سلااااااام :)
من این روزا حال روحی خیلی خوبی دارم، وقتی به خودم نگاه میکنم متوجه میشم این خواست من بوده ک خوب باشم، خوشحال باشم :) من خواستم خوب باشم و خوب شدم :)
شادی رو ما بوجود میاریم، این ماییم که انتخاب میکنیم حالمون چطور باشه، از وقتی انتخاب کردم خوب باشم، حملات عصبیم کمتر شدن و بیماریم کنترل شده، این خودش به نوعی معجزست :)
من تلاش میکنم برای خوب بودن، هر روز در تلاشم، هر روز به طور مداوم به خودم یادآوری میکنم تا خوب و قوی باقی بمونم :)
مرسی
این روزها، تقریبا هر کسی که حالم رو می‌بینه بعد از کمی حرف زدن، ازم میپرسه مگه اون چی داشت که تو دوستش داشتی؟
حق دارن.
هیچ وقت چهره جذابی نداشت. بسیار درونگرا بود. شاید اگر من هم یکسال با او دوست نبودم، هیچ وقت نمیتونستم اینطور دوستش داشته باشم.
اما اون روزهایی که من دوستش داشتم، او دریایی در درون داشت: شریف بود و این چیزی نیست که این روزها زیاد ببینی. بخشنده بود. دوست داشتنی و مهربان بود. صبور بود.شنونده خوبی بود. محبت کردن بلد بود. و من قانع بو
به نام خدای انسانها وقتی داشتم به صدای زیبای منوچهر نوذری گوش میکردم که در چهره جک لمون نقش بسته بود تنها یک جمله برای همیشه توجهم را به خود جلب کرد و در ذهنم ماندگار شد "میچ !!! ...میچ!!!... زندگی یعنی ارتباط بین انسانها هااا!"  .این یک جمله از فیلم سه شنبه ها با موری بود که با اقتباس از رمانی به همین نام ساخته شده بود.زمان زیادی به این جمله فکر کردم ،با این جمله خندیدم و با این جمله گریه کردم .به راستی خلاصه ای از تمام زندگی بود .هر چه عمیق تر اندیشید
سلام خوبین ؟
الحمدالله منم خوبم :))
×طوطی ماهی شکموم مُرد :)
بهتر که مرد .همه دوستش داشتن و بقیه ماهیا رو نمیدیدن (این دنیا نباید به کسی و چیزی وابسته بود )
××اگه حوصلتون سر رفته این پست محیا رو بخونید 
اینجا 
از این اهنگ هم خوشم اومد (مخاطب هم نداره )













متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها